از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ گریه کردمو نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن میونه این همه دیوار تو با خنده ای نوشتی همنفس خدانگهدار
بنویس مهلته موندن یه نفس بود سهم من از همه دنیا یه قفس بود
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم سر روشونه هات نزاشتم مثل دستات سرده سردم
من که تو بن بست غربت زخمی از اواره پاییز فکره چشمای تو بودم با دلی از گریه لبریز
شبه عاشقونه ی من که هروم شد مهلتی این بودن با توتموم شد
ندونستم باید از تو میگذشتم رفتی از غربت چشمات می نوشتم
بنویس مهلته موندن یه نفس بود سهم من از همه دنیا یه قفس بود
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم سر روشونه هات نزاشتم مثل دستات سرده سردم
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم سر روشونه هات نزاشتم مثل دستات سرده سردم
آداب سخن گفتن در اسلام
معرفی یه وبلاگ خوب
السلام علیک یا اباعبدالله
سنگین ترین اعمال در ترازوی قیامت چیست؟
سرآغاز کارها نام خداست:
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ
زندگی
لعنت بر شیطان
حالا که خوب میدونی برات یه بی قرارم
یادمون باشه که ...
زندگی با همه وسعت خویش
عشق یعنی مستی و دیوانگی
بازدید دیروز: 9
کل بازدید :71010